در توانستن
چه حقيرم كه دنيايم به تلاطم سوسك سرگيني نيست چشم كه باز كنم شب قطبي ذوب ميشود سنگي تيپا خورده پسابهاي جاري كف يك كوچه ديگر هر چيزي ميتواند رهبر من باشد بجز زندگان مدفون جمجمه ها
View Articleگاو حسن
گاو حسن چجوره؟اتل متل توتوله گاو ِ دیگه خوش ِ پس،مشنگ ِ، لول ِ لول ِ حسن کجاس ؟ تو لاک ِ، تو فکر مرگ و خاک ِ نوشته تو کتاباش، که خنده مال غو ل ِ دلش یه کاس خونه...
View Articleچیزی کم است...
جاده ها میروندو هر هواپیمایی که میبینمیکبار نشد فکر کنممرغان دریایی مال این خاکندابرهامال این دریا...فقط میدانمزغالهادرختان این سرزمینند
View Articleسال 90
سال 90 هم تمام شدسالی که حتی طناب ٍ بازی هم مرا به یاد دار انداختو پنجره ی خانه ی مان را با صفحه ی حوادث پاک کردمسالی که توالتهای عمومی بوی استرس میدادندو به معلوماتم فقط جای چند سرعت گیر جدید اضافه...
View Articleبرای همسرم...
وقتی می ریزی نگاتُ صبای زود پشت سرم غروب برای دیدنت تموم راه ُ میپّرم وقتی که مقصد تو باشی جاده ها یعنی رسیدن بوسیدن چشم تو اِ چشمه ی آب ُ بوسیدن خودم نمیدونم کیَم گمم تو دنیا راس راسی اما دلم...
View Article...
بیهوده ریشه در خاک میدوانددرختی کهدر دستهای اعتمادشلانه ای نیستبرگریزان تفاوتهاستصدای خش خش خاطرات می آیدعطر بیشه و بارانومنوحسرت آشیان ناتمام تو...
View Article
